15 پدر دوست داشتنی که در خاطره سینما ماندگار شدند
به گزارش یومی بلاگ، رابطه پدر و فرزندی به شکل عجیبی زیبا و بر خلاف رابطه مادر فرزندی، بسیار پیچیده است. گاهی اوقات پدر برایمان نقش یک معلم مقتدر را بازی می نماید، در روزهای دیگر او یک شخص جدی است که روش تنبیه را در پیش می گیرد. هنگامی که عظیم می شویم، گاهی مانند یک غریبه با هم رفتار می کنیم و فقط کلمات کمی بینمان رد و بدل می گردد تا اینکه یک روز چین و چروک های صورت پیرمرد را می بینیم و متوجه می شویم که اکنون زمان تغییر نقش است. کودک پدر می گردد و پدر جایش را به فرزندش می دهد.
به نظر می رسد بسیاری از فیلم سازان با گذشت زمان تحت تأثیر پدرانشان قرار گرفته اند. این تأثیر می تواند از نبود پدر در زندگی اشان باشد یا طلاق یا مرگ های غیر طبیعی و حتی اعتیاد و ترد شدن از خانواده.
انتخاب 15 پدر برتر فیلم های محبوب هم آسان تر و هم دشوارتر از انتخاب 15 مادر برتر بود. آسان تر بود، زیرا کاندیداهای بیشتری وجود داشت و همین مسأله انتخاب را سخت تر می کرد!
این که آیا به دنبال یک فیلم با موضوع متمرکز بر نقش پدر هستید یا یک تریلر اکشن و یا یک فیلم ترسناک که او دوست داشته باشد، شاید 15 فیلمی که در ادامه معرفی می کنیم انتخاب را برایتان آسان تر کند.
15 مادر به یاد ماندنی در فیلم ها و سریال های محبوب
1. در جست و جوی خوشبختی (The Pursuit of Happyness)
- ویل اسمیث در نقش کریس گاردنر
- کارگردان: گابریل موچینو
- محصول: 2006
کریس گاردنر (با بازی ویل اسمیت) برای یافتن کار، غذای کافی و سرپناهی برای خود و پسر خردسالش مشکل داشت، اما هرگز تسلیم نشد و هدفش را برای پدر خوب بودن از دست نداد. او یک نمونه عالی از پدر محکم و راسخ است.
گابریل موچینو کارگردان در جست و جوی خوشبختی متهم شد که کریس گاردنر را اشتباه به تصویر کشیده است. گرچه برای مخاطبانی مانند ما، کریس گاردنر در حالی که کوشش می کرد برای فرزندش غذا و سرپناه فراهم کند و راهنمای خوبی برای او باشد، نمونه ای از سخت کوشی و فداکاری هر پدری بود.
بهترین بازی های ویل اسمیت
2. قصر شیشه ای (Glass castle)
- وودی هرلسون در نقش رکس والز
- کارگردان: دستین دنیل کرتون
- محصول: 2017
فیلم قصر شیشه ای به طور کل زندگی دختری را روایت می نماید که در خانواده ای با مادری هنرمند و پدری الکلی زندگی می نماید. پدر می خواهد آزادانه زندگی کند و بسیاری از قید و بندهایی که معمولا والدین در یک خانواده نرمال و معمولی دارند را رعایت نمی نماید. رکس والز (با بازی وودی هرلسون) از دید خودش تمام سعیش را می نماید تا خانواده اش چیزی کم نداشته باشند و به آن ها در تمام مدت قول یک خانه زیبا و به قول خودش یک قصر شیشه ای را می دهد.
رابطه او با فرزندانش خیلی متفاوت و گاهی عجیب است، اما لحظات تکان دهنده و احساسی زیبایی در کل فیلم دیده می گردد که بیننده را بر سر دوراهی قرار می دهد که آیا او به هر حال با تمام افکار و اعمال عجیب و متفاوتش پدر خوبی است یا نه؟
3. خانم داوت فایر (Mrs. Doubtfire)
- رابین ویلیامز در نقش دنیل هیلارد و خانم داوت فایر
- کارگردان: کریس کلمبوس
- محصول: 1993
با دیدن این فیلم از یک طرف، با خود فکر می کنید که دیدن یک پدر با لباس زنانه خیلی عجیب و دور از ذهن است و از طرف دیگر، نمی توانید عشق دنیل هیلارد به بچه هایش را انکار کنید.
دنیل هیلارد (با بازی رابین ویلیامز) آن قدر بچه هایش را دوست داشت که مایل بود فقط برای وقت گذرانی با آن ها، یک لباس زنانه بپوشد، یک شخصیت جدید خلق کند و به عنوان پرستار بچه های خود استخدام گردد. نقش اصلی او به عنوان خانم داوت فایر واقعا عجیب بود، اما همچنین نشان دهنده یک فداکاری غیرقابل انکار پدرانه است.
در این داستان خنده دار، خانم داوت فایر، یک پرستار بچه عجیب بریتانیایی است و کل فیلم می خواهد نشان دهد که یک پدر برای مراقبت از فرزندانش تا کجا پیش می رود.
بهترین فیلم های رابین ویلیامز؛ مردی که ما را می خنداند
4. در جست و جوی نمو (Finding Nemo)
- کارگردان: اندرو استنتون
- محصول: 2003
انیمیشن کلاسیک پیکسار درباره پدر بیش از حد محافظه کاری با نام مارلین (با صدای آلبرت بروکس) است که می خواهد بر ترس خود از همه چیز غلبه کند تا پسرش نمو را (با صدای الکساندر گلد) نجات دهد. بیش از هر کاری که پیکسار قبلا انجام داده بود، این فیلم قصد ارائه حقیقت اجتناب ناپذیر عظیم شدن فرزندان به وسیله تمرکز بر اضطراب والدین دارد. یا به زبان ساده تر، اجازه دهند فرزندانشان بدون آن ها به دنیا بیرون قدم بگذارند.
در این انیمیشن زیبا می بینیم که مارلین در حال بازی با نمو است که باعث گیر افتادن پسرش در دام ماهی گیران می گردد. همانطور که فیلم مراحل خود را طی می نماید، مارلین خاتمه به این درک می رسد که باید اجازه دهد پسرش زندگی خود را ادامه دهد یا در غیر این صورت حبابی ایجاد می نماید که در آن زندگی نمو محدود می گردد و هیچ چیز هیجان انگیزی برایش رخ نخواهد داد. همان طور که دوست آن ها، دوری (با صداپیشگی الن دی جنرس) می گوید: شما هرگز اجازه نمی دهید اتفاقی برای او بیفتد. پس هرگز هیچ اتفاقی برای او نمی افتد.
مارلین دلقک ماهی، برای اینکه دوباره پسر گمشده اش، نمو را بیابد، شروع به گشتن اقیانوس می نماید. او یک پدر نگران است، ترک کردن بستر دریا برای او یک چالش واقعی است، اما او هر کاری را که برای پس دریافت پسرش ضروری است انجام خواهد داد.
فکر می کنید پدر شما برای یک فیلم انیمیشن خیلی پیر شده است؟ بد نیست این کلاسیک دیزنی که یک دلقک ماهی مضطرب را در سفر 15000 مایلی خود به آن طرف اقیانوس دنبال می نماید تا پسر کوچکش را که توسط غواصان گرفته شده بود پیدا کند را با هم ببینید. عزم مارلین در یافتن نمو ثابت می نماید که یک پدر برای فرزندش هر کاری می نماید.
انیمیشن های پیکسار از بهترین تا بدترین
5. پدرخوانده (The Godfather)
- مارلون براندو در نقش دون ویتو کورلئونه
- کارگردان: فرانسیس فورد کاپولا
- محصول: 1972
پدرخوانده ساخته فرانسیس فورد کوپولا یکی از اولین فیلم های عظیم و برجسته با موفقیت تجاری چشمگیر است که همچنان مقام خود را در این عرصه حفظ نموده. این مجموعه طیف وسیعی از مخاطبان را به خود جذب کرد که تعداد کمی از فیلم ها از این نظر می توانند با آن رقابت نمایند و به عنوان سنگ محک فرهنگی برای همه از نوجوان گرفته تا پدرعظیم و مادرعظیم های غرب میانه یا حتی دیکتاتورهای کره شمالی محسوب می گردد. یکی از دلایل این امر این است که در هسته اصلی این دنیا مافیایی یک درام برادرانه و پدرانه وجود دارد که کمتر در اثار کلاسیک دیده می گردد. علاوه بر اینکه شخصیت هایی را در خود دارد که تقریبا هرکسی می تواند با آن ها همذات پنداری کند. این فیلم در طی نمایش سه ساعته خود، یک قدرت پر زرق و برق و سیاست و تجارت خانوادگی را به تصویر می کشد که قبلا در درام های جنایی معرفی شده بودند. اما کاپولا خانواده را در مرکز قرار داد. به خوبی بی میلی مایکل (با بازی آل پاچینو) برای اینکه مانند پدرش گردد و در عین حال دگرگونی مداوم او و همچنین درگیر شدن با پدرش در دنباله ها را نشان داد. کاپولا رویکردی را در این فیلم ارائه کرد که از آن موقع تا کنون تقریبا همه چیز را در این ژانر تحت تأثیر قرار داده است.
ویتو کورلئونه، مردی وسواسی در محل کار، وقتی صحبت از خانواده اش می گردد، روش دیگری را در پیش می گیرد. در واقع، او هرگز نمی خواست برای پسرش مایکل زندگی پر از جرم و جنایت بسازد که این را در سکانسی تکان دهنده متوجه می شویم وقتی که پدرخوانده برای اولین و آخرین بار اشک از چشمانش سرازیر می گردد چون هیچوقت چنین زندگی را برای فرزندانش متصور نبود.
این درام که به عنوان یکی از عظیمترین فیلم های همه زمان ها در نظر گرفته می گردد، تصویری ترسناک از زندگی مافیا را به تصویر می کشد که چشمان هر پدری را خیره می نماید. مارلون براندو برای بازی درخشانش، که نمایان گر نبرد عجیب بین وفاداری و قدرت در تجارت خانوادگی بود، برنده اسکار شد.
پدرخوانده 3 با شروع و سرانجامی متفاوت دوباره منتشر می گردد
6. ربوده شده (Taken)
- لیام نیسون در نقش برایان میلز
- کارگردان: پی یر مورل
- محصول: 2008
بیشتر پدرها با سردرگمی و وحشت نسبت به آدم ربایی دخترشان (یا به طور کل فرزندشان) واکنش نشان می دهند، اما برایان میلز (با بازی لیام نیسون) در فیلم ربوده شده این گونه نیست. میلز هرگز در انجام وظیفه خود برای یاری به فرزندش تردید نداشت، زیرا مجموعه کامل مهارت های ویژه خود را برای نجات دخترش به کار می گیرد.
نیسون در این فیلم در نقش یک مأمور سابق سیا بازی می نماید که دخترش (با بازی مگی گریس) هنگام تعطیلات در پاریس ربوده می گردد و داستان از همین جا به شکل واقعی شروع می گردد.
وقتی واقعا به آن فکر کنیم، احتمالا برایان میلز کمی بیشتر از اینکه پدر خوبی باشد، دردسر ایجاد می نماید. اما این مرد هنوز می داند که چگونه کارها را انجام دهد، مانند ردیابی دخترش از یک جای دیگر دنیا و نجات او، در حالی که در این راه حدود 32 نفر مختلف را می کشد!
لیام نیسون با فیلم مارکسمن، واندروومن را شکست داد
7. شیر شاه (Lion king)
- کارگردان: جان فاورو
- محصول: 2019
فیلم انیمیشن شیر شاه، بسیار ملموس تر و زیباتر از کارتون آن است. داستان این پدر و پسر و عمو/ برادر حسودشان را حتما به خاطر دارید. اصل داستان برگرفته از چند اثر هنری عظیم از جمله نمایشنامه زیبای هملت اثر شکسپیر است. در این فیلم حسادت و قدرت طلبی منجر به برادرکشی و در مقابل استقلال ناخواسته و اجباری توله شیر و در نهایت انتقام و خونخواهی پسری برای پدرش را شاهد خواهیم بود.
در میانه فیلم، در سکانسی تأثیرگذار می بینیم که سیمبا، توله شیر کوچک (با صدای جاناتان تیلور توماس) در کوشش است تا پدرش موفاسا (با صداپیشگی جیمز ارل جونز) را که به تازگی در یک مبارزه کشته شده، بیدار کند. همان طور که سیمبا در گوش پدرش صحبت می نماید، سعی می نماید زیر پنجه های او قرار بگیرد و روش های دیگری را برای القای زندگی به کار می گیرد که بر خلاف زمانی که با هم بازی می کردند عکس العملی از جانب پدر دریافت نمی نماید. این یک نقطه عطف برای سیمبا است تا درک کند که پدرش از بین رفته است.
تا آن موقع، موفاسا نه تنها پدر بلکه مربی بوده که به سیمبا راه های تبدیل شدن به یک پادشاه قوی را آموخته است. تعاملات بین پدر و پسر بی نظیر است. مانند پادشاهان عظیم گذشته، سیمبا عظیم می گردد و می فهمد پدرش واقعا از بین نرفته است، او پدرش را در بین آموخته هایش می بیند. هیچ کس نمی خواهد با مرگ والدین خود روبه رو گردد، اما در شیر شاه موضوع چرخه زندگی به خوبی مشهود و قابل احترام است.
موفاسا علاوه بر اینکه پادشاه عاقل و نجیبی است، پدر بسیار دوست داشتنی هم هست که هر وقت فرصتی پیدا می نماید با سیمبای جوان بازی می نماید و با رضایت جان خود را برای نجات پسرش تقدیم می نماید. حتی در هنگام مرگ، او همچنان در فکر است تا جهت درست زندگی را به سیمبا نشان دهد.
همه چیز درباره دامبو و شیر شاه؛ بازسازی های سال جاری دیزنی
8. جونو (juno)
- جی کی سیمونز در نقش مک مک گاف
- کارگردان: جیسون رایتمن
- محصول: 2007
در حالی که بیشتر مخاطبان فیلم جونو مجذوب و سرگرم نقش های دو نفره الن پیج و مایکل سرا بودند، ما به میزان خونسردی پدر جونو یعنی مک مک گاف با بازی سیمونز متمرکز شدیم. او با آرامش، روشی منطقی و حمایت پدرانه اش با یکی از بدترین کابوس هایی که یک پدر می تواند داشته باشد، یعنی بارداری یک دختر نوجوان برخورد می نماید. مک برای دیدار با پدر و مادر احتمالی فرزند جونو، او را همراهی می کرد، همواره برای مشاوره در کنارش بود و با شوخی های به موقع و دلگرمی به روش خودش جونو را تنها نگذاشت. حتی بعد از اینکه نوه اش خاتمه در بیمارستان متولد شد، او حرف جالبی برای گفتن به دخترش داشت: روزی دوباره به اینجا بر می گردی عزیزم
شاید ظاهر کاراکتر مک مک گاف خشن و بی تفاوت به نظر برسد، اما به عنوان پدر، حامی و پشتیبان بی نظیری است، درست همان چیزی که همه از یک پدر انتظار دارند.
9. کیک آمریکایی (American pie)
- یوجین لوی در نقش نوح لونستین
- کارگردان: پائول و کریس ویتز
- محصول: 1999
شاید متولدین دهه 60 این سری فیلم را به خوبی به خاطر داشته باشند. فیلمی با موضوعی ساختارشکن که می توان گفت شروعی برای ساخت این سبک از فیلم ها بود. کیک آمریکایی یک فیلم کمدی پر هوادار است که تا کنون چهار سری از آن ساخته و چهار اسپین آف از آن منتشر شده است.
در این فیلم، نوح لونستاین (با بازی یوجین لوی) آدم باحالی نیست و خیلی وقت ها باعث خجالت فرزندانش می گردد. با این حال، آقای لو پدری است که بیشتر بچه ها از داشتن آن راضی می شدند. زیرا همواره اشتباهات پسرش را نادیده می گرفت، حتی وقتی جیم در چندین موقعیت ناخوشایند گرفتار شد که ما حتی نمی توانیم در اینجا توصیفش کنیم! نوح معتقد بود که بیشتر بچه ها اشتباه می نمایند و گاهی اوقات آن ها بیشتر از سخنرانی به یاری یا هدایت نیاز دارند. این درسی است که پدران در همه جای دنیا می توانند آن را یاد بگیرند.
10. ایندیانا جونز و آخرین جنگ صلیبی (Indiana Jones And The Last Crusade)
- شان کانری در نقش هنری جونز
- کارگردان: استیون اسپیلبرگ
- محصول: 1989
مهاجمان صندوق گمشده (Raiders Of The Lost Ark) بدون شک قله برجسته سری فیلم های ایندیانا جونز است، اما بهترینشان آخرین جنگ صلیبی است، به دلیل رابطه پدر و فرزندی که در مرکز آن قرار گرفته است. داستان ایندی (با بازی هریسون فورد) و پدرش، پروفسور هنری جونز (با بازی شان کانری) را در این فیلم می بینید که در جستجوی جام مقدس هستند. پسرهای جونز در حالی که با نازی ها می جنگیدند، به وسیله کار تیمی با پدرشان راهشان را از بین آن ها باز کردند و با حل کردن معماهای کتاب مقدس توانستند جهتهای سختی را طی نمایند. فورد و کانری پویایی بی نظیری به عنوان پدر و پسر ماجراجو دارند که به همراه فیلمنامه ای که توسط تام استوپارد به شکل هوشمندانه صیقل داده شده، ممکن است آن را به خنده دارترین از چهار سری فیلم ایندیانا جونز تبدیل نموده باشد.
در کل فیلم به نظر می رسد که پدر و پسر با یکدیگر اختلاف دارند اما در عمق سکانس های تأثیرگذار آن رابطه احساسی بین آن ها به خوبی دیده می گردد. به خصوص در لحظات سرانجامی فیلم، وقتی که زندگی هنری به خطر می افتد.
این فیلم نه تنها در بین نسل های مختلف توانست مخاطبان زیادی را به خود جلب کند، بلکه در قلب بازیگرانش نیز صندلی ویژه ای دارد. در مراسم اهدای جایزه یک عمر دستاورد هنری AFI برای شان کانری، هریسون فورد، این افسانه اسکاتلندی را پدر نامید و رابطه بین ایندی و پدرش را با دوستی پشت دوربین مقایسه کرد.
بهترین فیلم های شان کانری؛ مردی که هم جیمز باند بود هم رابین هود
11. تعطیلات ملی لمپون (National Lampoons Vacation)
- چوی چیس در نقش کلارک دبلیو کریسورلد
- کارگردان: هارولد ریمیس
- محصول: 1983
پدرها معمولا هرکاری برای راضیی و سرگرم کردن خانواده انجام می دهند، فقط گاهی برخی از کارهایشان با عقل جور در نمی آید!
تمام کارهای دیوانه واری که کلارک گریسورلد (با بازی چوی چیس) در تعطیلات مختلف در این فیلم، از ولی ورلد (Wally World) گرفته تا اروپا، کریسمس و لاس وگاس انجام می دهد، فقط یک کوشش مستمر است برای پدر خوب بودن. شاید این تنها راهی است که بلد بود و می خواست بچه هایش سرگرم شوند، فرهنگ های مختلف را تجربه نمایند و اهمیت خانواده را درک نمایند، و واضح بود که او اجازه نمی داد هیچ چیز مانع هدفش گردد. تا آنجا که اسلحه را به سمت یک افسر امنیتی می گیرد تا اطمینان حاصل کند که آن ها سوار یک ترن هوایی می شوند. این رفتاری نیست که در هر کتاب راهنمای والدین پیدا کنید، اما… او از کارهایش نتیجه می گیرد.
12. جان کیو (John Q)
- دنزل واشنگتن در نقش جان کویینسی آرچیبالد
- کارگردان: نیک کاساویتس
- محصول: 2002
جان کیو آرچیبالد (با بازی دنزل واشنگتن) متوجه شد که پسرش به پیوند قلب نیاز دارد و چون توانایی پرداخت هزینه گزاف برای عمل، و فرصت کافی برای قرار دریافت در لیست انتظار پیوند ندارد، به بیمارستان حمله می نماید و 11 نفر را به گروگان می گیرد. خاتمه پزشکان به سختی او را آرام می نمایند و درمان پسرش را به صورت رایگان انجام می دهند.
بدیهی است که ما از اقدامات خشونت آمیز مانند این دفاع نمی کنیم و مهم نیست که چقدر نیت ها برای رسیدن به هدف خوب باشد، اما این قطعا نشان دهنده فداکاری جان برای پسرش است. به ویژه اینکه قصد داشت قلب خود را برای نجات پسرش اهدا کند، کاری که تنها از یک پدر ساخته است.
13. میان ستاره ای (Interstellar)
- متیو مک کانهی در نقش جوزف کوپر
- کارگردان: کریستوفر نولان
- محصول: 2014
با دیدن فیلم های کریستوفر نولان متوجه می شویم که والدین صندلی ویژه ای در قلب و ذهن او دارند. بارزترین نمونه این ادعا فیلم میان ستاره ای است، یک حماسه علمی تخیلی تقریبا سه ساعته که اتفاقا حول رابطه یک پدر و دختر می چرخد. متیو مک کانهی در نقش کوپ، خلبان سابق ناسا است که از او خواسته شده مأموریتی را به وسیله ورود به یک کرم چاله به امید یافتن یک سیاره جدید و قابل سکونت برای بشریت انجام دهد. اما این به معنای کنار گذاشتن دخترش مورف (با بازی مکنزی فوی) است که او با او رابطه ای پرفراز و نشیبی دارد. کوپ بیش از آنچه می خواست دور شد و مورف به دانشمندی تبدیل شد، با خشمی در دلش از پدری که او را این گونه رها کرد.
این فیلم در زمان اکران با استقبال متفاوتی روبه رو شد، اما هرچه زمان می گذرد، بیشتر به عنوان قوی ترین نمونه از وسواس های مکرر نولان طنین انداز می گردد. در این فیلم نه فقط ماهیت زمان به خوبی مطرح شده، بلکه اضطراب درباره کار و وظیفه که می تواند خانواده، و مسؤولیت پدری را مختل کند را به زیبایی نشان داده.
14. من سم هستم (I Am Sam)
- شان پن در نقش سم داوسان
- کارگردان: جسی نلسون
- محصول: 2001
فیلم من سم هستم با بازی به یاد ماندنی شان پن یکی دیگر از آن فیلم هایی است که رابطه پدر و فرزندی را به زیبایی به تصویر می کشد. این فیلم روایتگر داستان پدری کم توان ذهنی است که بعد از ترک همسرش، یک کارمند اجتماعی میخواهد حضانت دخترش را به یک خانواده دیگر بسپارد. سم می خواهد به تنهایی از دختر کوچکش نگهداری کند و سرپرست او باشد. شاید سم انسان ناتوانی به نظر برسد اما مسؤولیت پدر بودن و برقراری رابطه عاطفی با دخترش را به خوبی انجام می دهد و با افراد دیگری با مسائل مشابه خودش گروه تشکیل می دهد و در خیلی از مواقع مسائل آن ها را به خوبی حل می نماید.
لوسی (با بازی داکوتات فانینگ) با وجود سن کم، در بسیاری از موقعیت ها سعی می نماید از پدرش دفاع کند، به او یاری کند و تمام کوششش را می نماید تا بتواند دوباره با پدرش زندگی کند. رابطه این پدر و دختر در این فیلم واقعا به یاد ماندنی است.
15. جاده (The Road)
- ویگو مورتنسن در نقش مرد
- کارگردان: جان هیلکات
- محصول: 2009
ویگو مورتنسن که فقط به عنوان مرد در فیلم جاده شناخته می گردد، در دنیای پس از آخرالزمان فقط یک دلیل برای زندگی دارد: پسرش. در حالی که مادر پسر مدت هاست امید خود را از دست داده، پدرش با اطمینان متقاعد می گردد که کسی در جایی می تواند به زنده ماندن پسرش یاری کند. این فیلم به زیبایی در پس زمینه به این نکته اشاره می نماید که پدرها (مانند مادرها) برای آینده فرزندشان، حتی اگر کورسویی از امید ببینند، به دنبالش خواهند رفت؛ فارغ از هر سختی و مشقتی.
پدر گمنام (با بازی ویگو مورتنسن) فقط برای زنده ماندن می جنگد تا بتواند از پسر کوچک خود محافظت کند. علاوه بر اقدامات خودش، مانند کشتن دیگران هنگام تهدید، با دیدن فیلم متوجه می شویم که این مرد، پدر خوبی است به دلیل اخلاق خوب، همدردی و هوشی که پسر در طول این داستان تلخ از خودش نشان می دهد، که بارها توانست باعث دلگرمی پدرش گردد تا او را از خودکشی و ناامیدی نجات دهد. اگرچه سرانجام کار کمی مبهم بود، اما به نظر می رسید کوشش های این مرد در قالب زندگی بهتر برای پسرش نتیجه داد.
منبع: دیجیکالا مگ